جهنم، واژهای ست عبری גי(א)-הינום Gêhinnôm گِ +هینوم = درهٔ هینوم، درهای در بیرون از اورشلیم که راه به سمت بیتلحم از آنجا پیموده میشود. کودکان زمانی در آنجا برای خدایی به نام مُلِخ (ارمیا ۷:۳۱) قربانی میشدهاند. و بعدها در آنجا آتشی متداوم در گرفت. ازین رو تصویری شد برای دوزخ(شئول در عبری) مکانی برای محکومیت و انقراض گنهکاران(متی ۱۸:۸). "جهنم"، كه گهگاه بصورت "جهنم دره" در زبان فارسي متداول است، دره اي در اورشليم (بیت المقدس) است.از ۱۸۰۰ سال پیش از مسیح، دین زرتشت سخن روز قیامت را مطرح کرده و آتشگاهی را توصیف میکند که انسان های نیک آتش آنرا چون شیر و عسل و انسان های پلید چون آهن گداخته بر جان خود احساس میکنند. روح مرده سه روز در کنار جسد میماند و سحر گاهان روز چهارم به سوی پل چینوت در قله کوه البرز (دماوند؟) روان میشود. در آنجا در دادگاهی در حضور ایزدان سروش، رشن و اشتاد و نظارت ایندرا و میترا برگزار و با ترازو به کارهای نیک و زشت او رسیدگی میشود تا بتوان دید کدامین کفه ترازو سنگین تر است. سپس انسان نیک سرشت از راهی نورانی به سوی پردیس (بهشت) و انسان گناهکار به دره ای پرتاب میشود و دیو ها او را از آنجا به دوزخ میرانند. جایی که در آن روح گناهکار پس از تنبیه آتشین، ترمیم و برای میلادی نو آماده میشود. (نقطه تضاد با برخی ادیان از جمله مسیحیت که این برداشت از دین زرتشت را تبدیل به دوزخ ابدی نموده)
جهنم هفت طبقه دارد و هر چه پایین تر برود، جای افراد بدتر است.
عذابهای دوزخ هم روحی اند هم جسمی. برخی جهنمیان همیشه در آنجا میمانند و برخی دیگر پس از مدتی بخشوده میشوند و به بهشت میروند
تنها راه خلاصی از جهنم یا پایان کیفر مقرر است یا شفاعت شفیعان.گناهان برخی کسان چنان سنگین است که در آن جاودانه میشوند.جهنم جای عمل نیست و بنابر این نمیتوان در آنجا با عمل صالح خویش را از عذاب رهانید
خطبهٔ امام علی در رابطه با ضرورت یاد قیامت وعذاب الهی در نهج البلاغه:
« | مردم ! شما چونان مسافران در راهید، که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید، که دنیا خانهٔ اصلی شما نیست و به جمع اوری زاد و توشه فرمان داده شدید.
آگاه باشید این پوست نازک تن طاقت آتش دوزخ را ندارد! پس به خود رحم کنید، شما مصیبتهای دنیا را آزمودید، آیا ناراحتی یکی از افراد خود را بر اثر خاری که در بدنش فرو رفته، یا در زمین خوردن پایش مجروح شده، یا ریگهای داغ بیابان او را رنج داده، دیدهاید که تحمل ان مشکل است ؟ پس چگونه میشود تحمل کرد که در میان دو طبقه آتش، در کنار سنگهای گداخته، همنشین شیطان باشید؟ آیا میدانید وقتی مالک دوزخ بر آتش غضب کند، شعلهها بر روی هم میغلتند و یکدیگر را میکوبند؟ و آنگاه که برآتش بانگ زند میان درهای جهنم به هر طرف زبانه میکشد ؟ ای پیر سالخورده ! که پیری وجودت را گرفتهاست، چگونه خواهی بود آنگاه که طوقهای آتش به گردنها انداخته شود، و غل و زنجیرهای آتشین به دست و گردن افتد؟ چنان که گوشت دستها را بخورد؟ |
نظرات شما عزیزان: